Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-06@13:04:17 GMT

تولد شهید مصطفی احمدی روشن به روایت مادر

تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۱۱۹۱۵

تولد شهید مصطفی احمدی روشن به روایت مادر

‍‍‍‍‍‍

مادر شهید احمدی روشن می‌گوید: مصطفی جثه کوچکی داشت. می‌ترسیدم از جا بلندش کنم. ولی چشم‌هایش نافذ بود. در بیمارستان اسمش را گذاشته بودند پسر کاکل به سر. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز مصادف با 17 شهریور ماه 1399 در واقع چهل و یکمین سالگرد میلاد شهید مصطفی احمدی روشن است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در 17 شهریور ماه 1358 در بیمارستان بوعلی شهر همدان به دنیا آمد. در سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی شیمی آغاز کرد. در سال 1381 در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد و در همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و پس از آن وارد مرحله دکترای رشته نانو بیوتکنولوژی شد. در دوران تحصیل در دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جداسازی گازها که برای اولین‌بار در کشور اجرا شد، همکاری داشت و چندین مقاله ISI به زبان‌های انگلیسی و فارسی در مجلات معتبر علمی جهان به چاپ رساند.

شهید مصطفی احمدی روشن یکی از پایه‌گذاران سایت هسته‌ای نطنز بود. تأثیر بسیار مطلوبی در بخش تأمین کالاها و خرید تجهیزات هسته‌ای در حوزه غنی‌سازی در زمان تحریم‌ها داشت. سرانجام 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالی که عازم محل کار خود بود، 2 تروریست موتورسوار با چسباندن بمب مغناطیسی به خودروی  پژو 405 وی، او را به شهادت رساندند. برخی از خاطرات زمان تولد شهید احمدی روشن به نقل از مادر او در ادامه می‌آید:

مصطفی دی ماه 1358 به دنیا آمد. سر اذان ظهر، پنجشنبه بیستم صفر. آقا رحیم چهار ماه شناسنامه‌اش را زودتر گرفت که متولد نیمه اول سال باشد و یک سال زودتر برود مدرسه. مصطفی شد متولد 17  شهریور 1358 . آن وقت‌ها برای شناسنامه سخت نمی‌گرفتند. تولد و شهادت مصطفی هر دو در ماه صفر بود. بچه اولم دختر بود. خانواده آقا رحیم یک خورده پسر دوست هستند. با تولد مصطفی موقعیت من در خانواده آن‌ها خیلی بهتر شد. وقتی بچه را در بیمارستان به آقا رحیم نشان دادند، هم وزنش خرما یا شکلات خرید، تقسیم کرد. گفت: «مولودی که روز پنجشنبه به دنیا بیاد، مولود خیلی مبارکیه. هم وزنش باید شیرینی تقسیم کرد.»

مصطفی جثه کوچکی داشت. می‌ترسیدم از جا بلندش کنم. ولی چشم‌هایش نافذ بود. در بیمارستان اسمش را گذاشته بودند پسر کاکل به سر. اسم مصطفی را مادر آقا رحیم پیشنهاد داد، ما هم پذیرفتیم. هفتمین شب تولدش خیلی بدحال شد. رنگ و رویش پرید، دهانش کلید شد. ترسیدم بمیرد. با اینکه بچه دومم بود، دست و پایم را گم کردم. نمی‌دانم مادربزرگش چه داد و چه کارش کرد تا جمع و جور شد و حالش رو به بهبودی گذاشت. آن شب خیلی گریه کردم. برادرم که با مادر آمده بود، گفت: «زشته، خجالت نمی‌کشی؟ این همه تظاهرات برای این بچه فسقلی؟ خنده داره»

مصطفی عمویی داشت به اسم محسن. روزهای جنگ، آقا محسن داوطلبانه رفت سربازی. در دومین اعزام خبر شهادتش را آوردند. جنازه محسن در ارتفاعات جامانده بود. مصطفی موقع شهادت عمویش دو ساله بود. بعدها عمو شد اسطوره مصطفی. به خودش می‌بالید که عمویش جز شهداست.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: مصطفی احمدی روشن آقا رحیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۱۱۹۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب

«موسیو کمال» داستانی است از زندگی جوانی فرانسوی به نام ژروم است. او بعد از مسلمان شدن در جنگ تحمیلی ایران شرکت می‌کند.

به گزارش مشرق، بهزاد دانشگر با کتاب «موسیو کمال» به نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ تهران می‌آید. این کتاب داستانی است از زندگی جوانی فرانسوی به نام ژروم. او بعد از مسلمان شدن برای تقویت باورهای دینی خود به ایران سفر می‌کند، در قم درس طلبگی می‌خواند و در آخرین روزهای جنگ تحمیلی به آرزوی دیرینش می‌رسد و می‌شود تنها شهید اروپایی دفاع مقدس.

در بخشی از این کتاب می‌خوانید:

«گفت: مادرت برات بمیره! پس تو چرا هیچ زنی دنبال تابوتت نیست قربونت برم؟!» یکدفعه انگار همه ساکت شدند. نفس نمی‌کشیدیم انگار. به خودمان آمدیم. همه‌مان مرد بودیم. یک تعدادی سیاه آفریقایی. یک تعدادی با جثه‌های ریز مالزیایی. چندتایی سرخ و سفیدِ ترک. بقیه هم ایرانی؛ اما همه مَرد. بعد یکی از بین جمعیت در آمد گفت: مادرش مرده خانوم. اگه نمرده بود هم، نمی‌تونست بیاد بالا سر بچه‌ش. همه کس‌وکارش فرانسه‌ن. زن زیر لب ذکری گفت و بعد گفت: پس برید اون‌طرف تا من بیام به‌جای مادرش براش گریه کنم.»

«ژروم ایمانوئل» معروف به «کمال کورسل» ۹ آوریل ۱۹۶۴ در پاریس از مادری فرانسوی و پدری تونسی چشم به جهان گشود. پدرش با نام محمد از مهاجرین تونسی بود که برای کار به فرانسه آمده و در همانجا ماندگار شده بود. ژروم به تبعیت از مادرش آیین مسیحیت را برگزیده بود. وی در دوران نوجوانی سفری به تونس داشت و در آنجا با اسلام آشنا شد و در سن ۱۷ سالگی به دین مبین اسلام و مذهب اهل تسنن گرایش یافت.

شهید کورسل، مسیر طولانی از پاریس تا مرصاد، از مسیحیت تا تشیّع، از زندگی در قلب اروپا تا شهادت در جنگ میان ایران اسلامی و همه دنیای کفر را در هفت سال طی کرد و نامش به عنوان تنها شهید اروپایی دفاع مقدس ثبت شد.. مزار مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر (ع) قم، قطعه ۱۸ ردیف دوم قرار دارد.

دیگر خبرها

  • شهادت نوزاد نجات یافته از شکم مادر شهید + فیلم
  • دست پر «مکتب حاج قاسم» در نمایشگاه کتاب تهران
  • «اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
  • روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب
  • آسمانی شدن مادر شهید آسوده در دزفول
  • چشم ایلام به آمدن شهید تازه تفحص شده روشن شد
  • تولد یک نوزاد در هیاهوی سیلاب/نجات جان دو انسان توسط امدادگران
  • تولد یک نوزاد در هیاهوی سیلاب نهبندان
  • تشییع و خاکسپاری مادر شهید ایزدیان در مسجدسلیمان+فیلم
  • شیرینی‌ها و شگفتی‌های کودکان به روایت یک دیدار